یک افسانه به جنگل می آید، برف مانند یک برگ خالی است.
قلم مو در رنگ های چند رنگ غوطه ور بود.
آنها خودشان شروع به کشیدن دستان خود می کنند -
به هر حال، استعداد را نمی توان پنهان کرد یا از دست داد.
شاید خلاقیت من باعث شک و تردید شود،
من فقط نمی توانم با این الهام کنار بیایم.
ممکن است فکر کنید این مایه شرمساری است،
من فقط نمی توانم با خیالاتم کنار بیایم.
معجزه کردن هیچ چیز سختی ندارد.
جنگل با پالت روشن خندید.
از آنجا که کودکان عاشق نقاشی هستند -
به هر حال، استعداد را نمی توان پنهان کرد یا از دست داد.
شاید خلاقیت من باعث شک و تردید شود،
من فقط نمی توانم با این الهام کنار بیایم.
ممکن است فکر کنید این مایه شرمساری است،
من فقط نمی توانم با خیالاتم کنار بیایم.