تنها ترین مردم به دوشم
کوله بار غم
از غم ها لبریزم
کوه صبور شانه ام از
بار غم ها خم
من قصه دردم
تنهای شبگردم
تنها دو دست مهربان تو
پناه من
چشمان تو تنها چراغ
کوره راه من
تنها تو ماندی از همه دنیا
برای من
آن شانه های نازک تو
تکیه گاه من
تنها تو هستی در تمام
لحظه های من
تنها تو مادی جز خدای من
برای من
آه ای هستی من
شور مستی من
بر چین اشک مرا برچین
هستی می گذرد
مستی می گذرد
بنشین پیش دلم بنشین
از ازل خالق زد رقم با تو.
نقش تقدیرم
خود تو می دانی
با تو می مانم
بی تو می میرم
آه ای هستی من
شور مستی من
بر چین اشک مرا برچین
هستی می گذرد
مستی می گذرد
بنشین پیش دلم بنشین
از ازل خالق زد رقم با تو.
نقش تقدیرم
خود تو می دانی
با تو می مانم
بی تو می میرم
عاشق ترین مردم که می
میرم برای تو
از غمها لبریزم
ای وای اگر باشد
به تو عاشق خدای تو
من قصه ی دردم
تنها ی شبگردم
تنها دو دست مهربان تو
پناه من
چشمان تو تنها چراغ
کوره راه من
تنها تو ماندی از همه دنیا
برای من
آن شانه های نازک تو
تکیه گاه من
تنها تو هستی در تمام
لحظه های من
تنها تو ماندی
جز خدای من
عزیز من
برای من